دلنوشت

شعر،داستان،دلنوشت و حرف های من و تو...

دلنوشت

شعر،داستان،دلنوشت و حرف های من و تو...

شاید...

شاید این قصه زمانیست که پایان یافته...

شاید این دق دلی ها ز بیزاری نیست...

شاید این غصه 2روز است که بی پروا شد...

شاید این ساده دلی از ره دینداری نیست...

شاید این ابر ز نامردی ما میگرید...

شاید این گریه به نفع عبث زاری نیست...

شاید ابلیس زمانیست که ساکت شده است...

شاید این درد خموش از سر ناچاری نیست...

شاید آن روز که الله بزد دست به خاک...

شاید آن روز دگر یاد دلداری نیست...

نظرات 1 + ارسال نظر
ذکریا چهارشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:51 ب.ظ

شاید این جمعه بیاید...
شایدم شنبه بیاید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد